کیفیت؛ قربانی تغییرات پی‌در‌پی نظام آموزشی
تاريخ درج :

محسن حسینی مقدم، درباره نحوه ادامه تحصیل دانش‌آموزان شاخه فنی و حرفه‌ای با توجه به سه ساله شدن دوره فنی و حرفه‌ای به ایسنا گفته بود: در حال حاضر دانش‌آموزان با دریافت مدرک سال سوم، وارد دوره کاردانی می‌شوند ولی از سال آینده دیپلم دانش آموزان شاخه فنی و حرفه‌ای نیز همانند شاخه نظری  ۱۲ ساله می‌شود. در واقع سال تحصیلی آینده پایه دوازدهم مستقر خواهد شد  و از سال ۹۸ ادامه تحصیل دانش آموزان فنی و حرفه‌ای و کاردانش از طریق کنکور سراسری صورت گیرد.

اینکه طی دهه های اخیر ساختار نظام آموزشی کشور پی در پی در حال تغییر است، علاوه بر ایجاد چالش های بسیار، کیفیت آموزش را نیز دستخوش تغییرات می کند. کما اینکه به محض هماهنگ شدن معلمان با ساختار جدید آموزشی و روش های تدریس در این ساختار، خبری مبنی بر تغییر ساختار به گوش می رسد که باعث سردرگمی معلمان، دانش آموزان و خانواده های آنان می شود.

تغییرات ساختار نظام آموزشی در دهه های گذشته

آموزش و پرورش به سبک جدید که در آن مدرسه، معلم و کلاس درسی باشد از حدود 150 سال پیش در کشور شکل گرفت، قبل از آن دانش آموزان در مکتب خانه یا مسجد تنها خواندن و نوشتن یاد می گرفتند اما در شیوه جدید آموزش، قرار شد که مهارتهایی هم به دانش آموزان آموخته شود. از آن زمان تاکنون نظام آموزشی در کشور ما  تغییرات فراوانی یافت تا روز به روز کیفیت آموزشی بهتر شود، اما هربار منتقدانی نیز داشت. به طوریکه امروز کارشناسان آموزشی معتقدند نظام آموزشی ایران هیچ مهارتی را به دانش آموزان یاد نمی دهد و بیشتر بر حفظیات استوار است.

به اعتقاد اکثر کارشناسان، امروز مشکل نظام آموزشی کشور ما  6 ساله بودن یا نبودن دوران ابتدایی نیست بلکه مشکل در عدم آموزش مهارت به دانش آموزان است چون سیستم آموزشی کشور سبب شده دانش آموزان و دانشجویان فقط به فکر گرفتن مدرک یا نمره قبولی باشند، به همین دلیل یک شب مانده به امتحان یا در شب امتحان شروع به حفظ کردن محتویات کتاب درسی خود کرده و اگر همان سوال ها را یک هفته بعد از دانش آموز بپرسید، قادر به پاسخگویی به تمام سوال ها نیست.

لذا مشکل از دوران ابتدایی شروع می شود که کودکان ما به جای تشویق شدن به خلاقیت و پرسش گری دچار چارچوبهای تعریف شده آموزشی می شوند و قوه خلاقه در آنها نابود می شود.

تا سال 1346 نظام آموزشی به دو دوره تقسیم می شد 6 سال ابتدایی و 6 سال متوسطه و سالها همین نظام آموزشی در کشور دایر بود.

تغییر اساسی و بنیادین مقاطع تحصیلی در سال 1346 آغاز شد و نظام آموزشی 6 ـ 6 یعنی دو دوره ابتدایی و متوسطه به 5 ـ 3 ـ 4 یعنی پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و چهار سال متوسطه تبدیل شد. این نوع نظام آموزشی پس از انقلاب تا سال 1370 در مدارس کشور اجرا شد. اما در سال 1370، شورای عالی آموزش و پرورش تصمیم گرفت تا دوره پیش دانشگاهی را از دوره متوسطه جدا کند. در این نظام آموزشی که به «نظام جدید» معروف شد، دانش آموزان پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی، سه سال تا دیپلم و یک سال دوره پیش دانشگاهی را می‌گذراندند تا بتوانند به دانشگاه راه یابند.

دانش آموزان در طرح نظام جدید باید برای ورود به پیش دانشگاهی امتحان ورودی می‌دادند و در صورت گرفتن نمره قبولی، می‌توانستند در این دوره شرکت و بعد در کنکور سراسری ثبت نام کنند. اما پس از گذشت چند سال و کاهش جمعیت داوطلبان دانشگاهی، امتحان ورود به پیش دانشگاهی برداشته شد و دانش آموزان پس از دیپلم و در صورت علاقه می‌توانستند در این دوره نیز شرکت کنند.

در این تغییر نظام آموزشی، در دو مقطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی تغییر ایجاد نشد و تنها دوره متوسطه تبدیل به ترمی واحدی و بعد سالی واحدی یا تفکیک دوره پیش دانشگاهی از مدارس متوسطه شد.

اما باز هم این نظام آموزشی در کشور دچار تغییرات شد و در سال 1388 وزیر آموزش و پرورش دولت دهم، حاجی بابایی نظام آموزشی را به دو دوره 6 ـ 6 یعنی 6 سال دوره ابتدایی و 6 سال دوره متوسطه تقسیم کرد و حتی معاونت‌های جدید خود را بنا بر این طرح انتخاب کرد، به گونه‌ای که هم اکنون وزارت آموزش و پرورش دو معاونت ابتدایی و متوسطه دارد.اما این طرح نیز پس از گذشت مدت کوتاهی تغییر کرد و درسال 1389 اعلام شد که نظام آموزشی به سه دوره 6-3-3 تبدیل می‌شود. یعنی شش سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و سه سال متوسطه. در سال 1389 بار دیگر مراکز پیش دانشگاهی که در سال 1383 از مدارس متوسطه جدا شده بودند، به دوره متوسطه متصل شدند.

استقرار ساختار جدید آموزشی «3-3-6» از سال تحصیلی 92-91 در نظام آموزشی کشور آغاز شد و دانش‌آموزان پایه پنجم ابتدایی به جای ورود به مقطع راهنمایی، به دوره ششم ابتدایی وارد شدند. تحول محتوایی در کتب درسی نیز از همان سال در دستور کار قرار گرفت. با تغییر ساختار آموزشی از «4-3-5» به «3-3-6»، محتوای کتاب‌های درسی به ترتیب از سال تحصیلی 91 (پایه دوم و ششم ابتدایی)، سال 92 (سوم ابتدایی و دوره اول متوسطه اول)، سال 93 (چهارم ابتدایی و دوره دوم متوسطه اول) سال 94 (پنجم ابتدایی و دوره سوم متوسطه اول) تغییر کردند. در سال 95، (دوره اول و دوم متوسطه دوم ) و در سال 96 دوره سوم متوسطه دوم مشمول تغییر شدند.

به این ترتیب ساختار نظام آموزشی و محتوای کتاب‌های درسی دانش‌آموزان در سال تحصیلی 97-96 در همه مقاطع تغییر کرد و با استقرار پایه دوازدهم در ساختار جدید در آخرین حلقه تغییرات، مقطع پیش‌دانشگاهی نیز در پایان سال تحصیلی حذف می شود.

تغییرات ظاهری به جای تغییرات محتوا

نقصان در فرهنگ سازی و غافلگیری مردم و مسئولان، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق از تغییر ساختار نظام آموزشی و شتابزدگی در اجرا و عملیات،  تغییر ساختار آموزشی کشور و چالش کتب درسی،  به هم ریختگی و بی انضباطی در وضعیت نیروی انسانی دوره‌های تحصیلی مختلف و عدم پیش بینی نیروی انسانی برای یک پایه اضافه شده در دوره ابتدایی ،  نامناسب بودن وضعیت منابع مالی و اعتبارات و سهم آن از بودجه عمومی دولت و بدهکاری وزارتخانه در زمینه‌هایی اعم از  بیمه طلایی، طرح ضیافت، مطالبات بازنشستگان، حق الزحمه امتحانات و غیره به معلمان، مدیران مدارس و ذی نفعان و ذی‌ربطان، وضعیت فضا و تجهیزات و تبدیل  کتابخانه‌ها، نمازخانه‌ها، آموزشگاه‌ها، دفاتر معلمان و حتی زیر زمین‌ها به کلاس درس و تراکم کلاس‌ها برای پایه ششم، به محاق رفتن مراکز دارالقرآن و مدارس قرآنی، کاهش سطح آموزش، به دلیل حضور معلمان از پایه‌های بالاتر بدون آمادگی برای تدریس در دوره‌ ابتدایی، پذیرش بیش از نیاز معلمان برای اعزام به خارج به مدت چهار سال بخشی از چالش‌های تغییر ساختار نظام آموزشی  بودند.

همه این چالش ها در حالیست که با وجود تغییرات فراوان فرم و شکل در ساختار آموزش پرورش در سال‌های گذشته ؛ هدف‌گذاری و محتوا کمتر مورد توجه بوده است. تغییراتی که از آن با عنوان بنیادین و تغییر محتوا یاد می‌کنند به جابه‌جایی مباحث در پایه‌های متفاوت تحصیلی ختم شده است.

به طوری که رئیس جمهور در آغاز سال تحصیلی جدید گفت: وقتی امروز کتاب‌های درسی را باز می‌کنیم غیر از عوض شدن جلد، فونت، عکس و تغییر بعضی عبارت‌ها نسبت به زمانی که ما درس می‌خواندیم تغییر چندانی نکرده است؛ درحالی‌که ما باید دانش‌آموزان را حداقل برای 12 سال آینده تربیت کنیم؛ کتاب‌های درسی ما دانش‌آموز را برای دیروز تربیت می‌کند نه برای فردا و حتی امروز. نباید بعد از 12 سال یک کاغذ به‌عنوان مدرک دست دانش‌آموزان بدهیم؛ بلکه باید مهارتی یاد بدهیم که بتوانند آن را به‌عنوان رشد و نمو دوران متوسطه خود در محیط کار عرضه کنند. باید دانش‌آموزان علاقه‌مند به کار، تحویل جامعه بدهیم و دانش‌آموز را در یک رشته به‌عنوان یک جوان ماهر تربیت کنیم.

بنابراین محتوای کتاب‌های درسی ما هیچ تعییر بنییادی‌ای نکرده و دانش‌آموز ما در 12 سال تحصیلی هیچ چیزی یاد نمی‌گیرد و ما فقط عمر بچه‌ها را هدر می‌دهیم.

بدیهی است که اگر به واقع دنبال توسعه اقتصادی جامعه هستیم، یکی از جاهایی که باید قویاً و سریعاً مورد توجه باشد، مدارس است. کمیت رشد کرده اما کیفیت هنوز مطلوب نیست.

بسیاری از مواردی که معلم ها مجبور به تدریس آن در کلاس های درس هستند کاربردی نیست و در آینده زندگی و شغلی آن ها تاثیر چندانی ندارند.

تغییرات پی‌درپی در نظام آموزشی باعث می‌شود تا زمان کافی برای آموزش به نیروی انسانی هم وجود نداشته باشد و به همین سبب معلم نیز در آموزش هوشمندانه به دانش‌آموز ناتوان است.

چه تفاوتی می کند دانش آموزان 12 سال درس بخوانند یا 10 سال؟ مهم این است که نتیجه این آموزش و آموختن کتابهای سخت درسی چه می شود چون دانش آموزان ما بدون هیچ مهارتی وارد بازار کار می شوند و انتظار بهترین کار با بهترین حقوق را دارند.

تا وقتی دانش آموزان ما نتوانند مهارت و تخصصی در مدرسه بیاموزند این تغییرات بی ثمر است و تنها نتیجه آن تقویت حفظ کردن دانش آموزان است.

به نظر می رسد نظام آموزش و پرورش کشور به جای اینکه ساختار را پی در پی تغییر دهد باید به فکر راهی برای ارتقای کیفیت آموزشی باشد چرا که پیاپی کیفیت قربانی تعدد تغییرات ساختاری می شود و اینگونه استعداد و توانایی کودکانمان را هدر خواهیم داد.

 

بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که در آینده با جامعه ای توانمند روبرو شویم.


کاربر گرامی سایت در حال بروزرسانی است. در صورت بروز هر گونه مشکل، پیشتر از شما پوزش می خواهیم. تا چند ساعت آینده مشکل برطرف خواهد شد.